خرید کاشی کار
این دو مناره با کاشی تزیین شدهاند و نامهای محمد و علی بهطور تکراری به خط بنایی بر بدنه آنها نقش بسته است. از صنایع دستی کاشان میتوان به کاشی کاری، سفالگری، اصول اربعه معماری و گنبدسازی (گوشه سازی، رسم بندی، مقرنس و گره سازی)، گچ بری، آجرکاری، گره چینی، قالی بافی، نقشهکشی قالی، شعربافی، زری بافی، مخمل بافی، زیلوبافی، گیوه بافی، رفوگری، رنگرزی، نمد مالی، مسگری، مشبک کاری و منبت کاری نام برد. نگاه متعهدانه و مسئولانه او به شعر و ترانه، رسالت حرفهای و در حقیقت قداست موسیقی را از منظر او هویدا میکرد. این را از امتداد مفاهیم در آواها و ترانههایش میتوان فهمید که مدام هم در سالهای واپسین عمرش به صیقل زدن و کامل کردن آن مشغول بود. «دلش از تاریکی خسته»، «سقفش اَبرِ آسمون بود» خیلیا میخوندن اما تنها اون آوازخون بود… همچنین در شرح واژه مقرنس نکات توضیحی مختلفی آمده ازجمله: کلمه مقرنس با قر و قرناس و قرنیس و قرنیز خویشاوند است و میتوانیم بگوئیم چیزی قرنیزدار شدهاست و این معنی با شکل عنصر تزئینی مورد نظر ما که از تعداد کم و بیش سطوح برآمده و فرورفته صورت میگیرد موافق است. دلایل متعددی را میتوان نام برد که میبد و به ویژه نارین قلعهٔ آن بیش از مناطق دیگر یزد، مسکون شده و نخستین نقطهٔ یکجانشینی در این ناحیه بوده است.
هیچ واژهای نیست که از سر بوالهوسی و عشوه در ترانه بلغزد و بچرخد و محو شود. مواد خمیری و چسبندهای است که جهت اتصال رجها به یکدیگر و برای به وجود آوردن جسم واحدی از اسکلت و استخوانبندی ساختمان به کار میرود. برخی کانیها از واکنشهای شیمیایی یونها در آب به وجود میآیند. در خانههای سنّتی ایران، حوض برای کاستن گرما و تأمین رطوبت هوا، وضو ساختن، شستشو و ذخیره آب و آبیاری ساخته کاشی فخار میشد. یغما گلرویی، ترانهسرای معاصر نیز با انتشار ترانه «آخرین آوازهخون مُرد» درگذشت فرهاد مهراد را گرامی داشت، این ترانه اولین بار در سال ۱۳۸۱ در مراسم یادبودی که برای فرهاد مهراد در «فرهنگسرای ابن سینا» برگزار شده بود خوانده شد. در بهمن ۱۳۹۳ مراسم افتتاحیه سی و سومین جشنواره فیلم فجر در برج میلاد شهر تهران برگزار شد که پخش ترانهٔ «وحدت» با صدای فرهاد مهراد و تصاویری از پیروزی انقلاب اسلامی از اتفاقات ویژه مراسم بود. در نقاشی آغاز مکتب نگارگری اصفهان منتسب به اواخر سال ۹۹۷ قمری است.
قصیده طولانی «تو را ای کهن بوم و بَر دوست دارم» سروده مهدی اخوان ثالث را با دادن تغییراتی از خود و «کوچ بنفشهها» سروده محمد رضا شفیعی کدکنی را نیز با تغییراتی از خود به عنوان ترانههایی برای اجرا انتخاب کرد. فریاد او، فریاد عشق و انسانیت بود و عاقبت همانگونه که دوست داشت، در تابستان برای همیشه رفت و گرم و زنده بر شنهای تابستان زندگی را بدرود گفت. یک حس عمیق عبودیت و عرفان که از علاقه و عشق او به موسیقی مذهبی در سبک کلاسیک مغرب زمین ریشه گرفته بود. موسیقی برای او مقدس بود و از طریق تغنی و ترنم به خدا میرسید. اسماعیل کوشا که این پوستر با کوشش و تلاش او تهیه شده است دربارهٔ این طرح به جام جم گفت: «این پوستر که پس از هفت سال اندیشه و تحقیق به مرحله طراحی رسیده نماد وحدت ایرانیان است و در آن تصویری از برخی بزرگان دین، علم، هنر، ادبیات، ورزش، سینما و شهدا دیده میشود.» او حضور چهرههای شناخته شده هنری را هم از ویژگیهای مهم این پوستر برشمرد و گفت: «از جمله هنرمندان سرشناس رشتههای مختلف هنری که در این پوستر حضور دارند میتوان به پروین اعتصامی، جلال آل احمد، شهریار، علی حاتمی، فرهاد مهراد و…
قائممقام همچنین تلاش کرد روابط ایران با دیگر کشورهای اروپایی را گسترش دهد و روابط حسنهای با عثمانی برقرار سازد. او ترانههای بسیاری را به صورت بازخوانی و به زبانهای مختلف خوانده است و همچنین ترانههایی هم به زبان فارسی دارد. به عارف قزوینی ارادت داشت و او را اولین شاعری میدانست که شعرهای اجتماعی گفته است. ↑ "Definition of METALSMITH" (به انگلیسی). ↑ «ایلات خمسه». دانشنامه بزرگ اسلامی. ↑ میلانی (۱۳۸۰). معمای هویدا. نوشتههای مورخان و جهانگردانی که در سدههای پیشین شیراز را دیدهاند حاکی است که شهر شیراز را همواره باغهای پیوسته به هم تشکیل میداده و بیشتر مردم در همین باغها زندگی میکردند. یعقوب دانشدوست با معماری سنتی ایران و باغهای ایرانی آشنا بود و کوشش میکرد با استفاده از آن ارزشها یک «معماری مدرن ایرانی» پدیدآورد. راز پایداری تمامی آثارش هم جز این نیست و به گونهای مصداق ترکیب دلنشین و حزنانگیز «جوانی بدون جوانی» بود. او به جز سلیقه خوب در انتخاب اشعار، بسیار درست و قابل تأمل در انتخاب موسیقی مناسب که حال و هوای صدای خودش را هم داشته باشد، تبحر داشت و از نظر دکلماسیون نیز هر واژه از شعرش و هر مصرعی را که میخواند کاملاً با مفهوم بیان میکرد؛ به شکلی که معنای تلفیقی آن به گونهای دیگر میشد.